لگو وب سایت هوشمندان
جستجو

اهمیت رهبری در کسب وکار

تاثیر رهبری در تجارت و کسب و کار

رهبری هنر تأثیرپذیری بر مردم برای دستیابی به خواسته های گروهی است. کاری که یک وزیر در ایالت خود انجام می دهد، یک کاپیتان در زمین بازی انجام می دهد، مدیر باید در سازمان خود انجام دهد. رهبران در تمام زمینه های زندگی باید از برخی ویژگی های اساسی برخوردار باشند. آنها باید بتوانند با افرادی هم طراز خودشان ارتباط برقرار کنند، با زیردستان خود معامله کنند و آنها را راهنمایی کنند، در درگیری ها مداخله کنند، با سنجش گزینه های مختلف مسائل را حل کنند، منابع کمیاب را به درستی تخصیص دهند و خطرات را بپذیرند و ابتکاراتی ارائه دهند. همچنین محیطی که یک رهبر در آن قرار می گیرد نیز مهم است. فرهنگ سازماني، شرايط اقتصادي و اجتماعي، ميزان اتحاد و ساير عوامل ممكن است انواع مختلف رهبران در شرايط مختلف را طلب كند. به عنوان مثال یک رهبر وظیفه گرا، ممکن است در موقعیت هایی که برای او بسیار مطلوب یا بسیار نامساعد است، موفق تر باشد، در حالی که یک رهبر روابط محور در موقعیت های میانی موثرتر است.

رهبران خوب از طریق یک فرایند پایان ناپذیر خودآموزی، آموزش و تجربه رشد می کنند. برای الهام بخشیدن به کارگران خود در سطح بالاتری از کار تیمی، موارد خاصی وجود دارد که باید باشید، بدانید و انجام دهید. این توانایی به طور طبیعی در مدیران و رهبران وجود ندارد، بلکه از طریق کار، کسب تجربه و مطالعه مداوم به دست می آیند. به بیان ساده رهبران خوب به طور مستمر در حال کار و مطالعه هستند تا مهارت های رهبری خود را بهبود بخشند. برای آنها استراحت معنایی ندارد. 

رهبری در تجارت شامل توانایی مدیریت یک سازمان برای دستیابی به اهداف، قاطعانه عمل کردن و از میان برداشتن رقبای خود و همچنین القای روحیه عملکرد در سازمان است. رهبری در تجارت بسیار مهم است چرا که هم ذینفعان داخلی سازمان خود و هم ذینفعان داخل صنعت و فراتر از آن را تحت تاثیر قرار می دهد.

تاثیر رهبری در تجارت و مدیریت در کسب و کار موفق

در اینجا دلایلی آورده شده که نشان می دهد چرا رهبری در تجارت با موفقیت در کسب و کار همراه است:

1) اطمینان از اینکه تجارت شما چشم انداز را حفظ می کند

یک مدیر و یا رهبر تجاری برای اطمینان از داشتن چشم انداز سازمان و ادامه مسیر برای دستیابی به آن چشم انداز، همیشه باید هوشیار باشد. به این دلیل است که در طی فرسایش های روزمره در یک سازمان، کارمندان و کل سازمان ممکن است در برخی موارد چشم انداز و اهداف شرکت را فراموش کنند. یک مدیر یا رهبر تجاری خوب، تضمین می کند که کشتی در مسیر درست در حال حرکت است، حتی در مواقعی که سازمان مسیر خود را از دست داده است.

2) روحیه بخشیدن به کارمندان

سازمان بدون رهبر و یا مدیر مانند ارتش بدون ژنرال است.  یک رهبر تجاری علاوه بر پرداخت پاداش با ایجاد روحیه در بین کارکنان سازمان خود باعث افزایش عملکرد کارمندان شده و به آنها انگیزه می دهد. بنابراین آنها می توانند با تصویری که رهبرشان از آنها در ذهن خود دارد کار کنند. این رهبری در تجارت باعث افزایش روحیه و اعتماد به نفس کارمندان شده و به آنها کمک می کند بدون انگیزه مادی کارها را با نهایت دقت و سرعت انجام دهند.

3) هدایت سازمانی به سوی پذیرش تنوع

تنوع پذیری یک سازمان و یا عدم آن، به نوع رهبری ارائه شده توسط مدیریت سازمانی بستگی دارد. برخی از سازمان ها از تنوع استقبال می کنند، در حالی که برخی دیگر از آن فرار می کنند. تنوع در هزاره ها، رابطه با اشتغال زنان و اقلیت ها در یک سازمان باید توسط مدیریت هدایت شود تا یک اقدام مثبت در این زمینه ایجاد کند. سازمان ها همیشه سیاستی راجع به فعالیت های خود دارند و جایگاه رهبران تجارت است که از وجود تنوع در سازمان اطمینان حاصل کنند. مسئله تنوع نیز باید در سطح هیئت مدیره مورد توجه قرار گیرد که تنوع نه تنها در سطح کارمند، بلکه بعداً در سطح رهبری نیز وجود داشته باشد.

4) ارتباط با راهبردهای جدید

برای موفقیت رهبری در تجارت هنگامی که مدیریت سازمان در مورد یک مسیر استراتژیک جدید برای سازمان تصمیم می گیرد، رهبر باید این را از طریق یادداشت ها، ایمیل ها یا جلسات به کارکنان اعلام کند. این امر باعث اطمینان پرسنل می شود که تغییر از نقطه ای از اختیارات ابلاغ می شود و بنابراین هرگونه تردید در مورد درست بودن یا نبودن آن را از بین می برد. همچنین به کارمندان کمک می کند تا با تغییرات استراتژیکی اتخاذ شده، بهتر کنار بیایند. رهبر تجارت توسط کارمندان به عنوان یک چهره متحد شناخته می شود و دریافت چنین ارتباطی از رهبر برای آنها نوعی اطمینان خاطر است.

5) اطمینان از انگیزه کارمندان

این وظیفه رهبر تجارت است که به کارمندان انگیزه مادی و تشویقی بدهد. تدوین و اجرای سیستم های پاداش انگیزشی، منشأ رهبری است. اگر کارمندی بسیار خوب عمل کرده و نیاز به پاداش دارد، لازم است برای افزایش انگیزه در کارمندان، رهبر سازمان این تشویق را پیگیری کند.

6) بهره گیری از منابع و پشتیبانی لازم

در حالی که وزارت دارایی ممکن است یکی از منابع تأمین منبع مورد نیاز کارمندان مختلف برای عملکرد بهتر باشد، این رهبران کسب و کار هستند که استفاده از این منابع را انتخاب می کنند. یک رهبر کسب و کار از کارمندان خواهد پرسید که چه چیزی به آنها کمک می کند تا عملکرد بهتری داشته باشند. با استفاده از این اطلاعات، کسب منابع درخواستی را هدایت و پیگیری می کند. این عملکرد رهبر سازمان، به کارمندان نشان می دهد که با  استفاده از منابع لازم، خواستار عملکرد بهتری از آنها است.

7) تشویق به یادگیری مداوم

برای رهبری در تجارت و کسب موفقیت یک رهبر کسب و کار نیاز به کارمندان حرفه ای دارد. بنابراین باید تلاش زیادی کند و اطمینان حاصل کند که کارکنان آنها بیشتر یاد می گیرند. هرچه کارمندان بیشتر یاد بگیرند، عملکرد بهتری ارائه می دهند و افراد موثرتری می شوند و ممکن است باعث افزایش دستمزد کارمندان شود و یا حتی ممکن است در همان شرکت ارتقا شغل داشته باشند. البته یادگیری میتواند باعث به دست آوردن فرصت های بهتر برای کارمندان چه در شرکت فعلی و یا در شرکتهای دیگر شود. هر چه یادگیری کارمندان حرفه ای تر و جامع تر باشد برای آنها موفقیت بیشتری را به همراه خواهد داشت و این امر باعث پیروزی و ترقی رهبران و مدیران کسب و کار خواهد شد.

8) الهام بخشیدن از یک هویت جمعی

این تمایل هر کارمندی است که با شرکت خود ارتباط برقرار کند، به خصوص اگر راضی باشد و شغل و محیط کار خود را دوست داشته باشد. اگر رهبران تجارت همه موارد بالا را ارائه دهند، باعث می شود که کارمندان از یک هویت جمعی در سازمان الهام بگیرند و این در صورتی اتفاق می افتد که کارمندان سازمان منافع و تجربیات مشترکی داشته باشند.

چند مثال از رهبران تجارت موفق که جهان را به بهترین شکل تغییر دادند

 شرکت ها می توانند بیایند و بروند درست مثل امپراتوری های بزرگ و کوچک. با این حال، مواردی وجود دارد که شرکت ها برای مدتها عمر می کنند و راز آن رهبری بزرگ است. رهبری در تجارت و موفقیت شرکتها و کمپانی های بزرگ می تواند دنیا را تغییر دهد و کیفیت زندگی مردم را ارتقا دهد. رهبران بزرگ توانایی ایجاد انگیزه در کارمندان، کمک به دیگران برای دیدن و باور به چشم انداز و هدایت نوآوری در شرکت را دارند. داشتن یک رهبر موفق در راس چیزی است که همه سرمایه گذاران، مصرف کنندگان و کارمندان به آن نیاز دارند.

Sheryl Sandberg

سندبرگ از سال 2008 مدیر عامل فیس بوک بوده است. او یک موسسه غیرانتفاعی به نام Lean In را که از نام کتاب پر فروش خود الهام گرفته بود، تاسیس کرد. او مدافع بانفوذ زنان در دنیای تجارت است. وی انتقال موفقیت آمیز از کار دولت در وزارت خزانه داری به صنعت فناوری در گوگل و فیس بوک را انجام داده است.

Bob Iger

ایگر رئیس اجرایی و مدیرعامل سابق شرکت دیزنی است. او هدایت خرید شرکت های بزرگی مانند مارول، پیکسار و اخیراً لوکاس فیلم را بر عهده داشته است. رهبری وی همچنین منجر به گسترش پارک های تفریحی دیزنی به شانگهای و هنگ کنگ شده است.

Mary Barra

بارا رئیس و مدیرعامل شرکت جنرال موتورز است. وی پیش از آن در سال 2014 ، به عنوان معاون اجرایی رئیس توسعه جهانی تولید، خرید و زنجیره تامین در GM فعالیت می کرد. او در حال حاضر برای رقابت در بازار خودروهای الکتریکی رقابت می کند. در سال 2016 ،شورولت بولت EV را با باتری بهتری نسبت به تسلا وارد بازار کرد. از اواخر سال 2017 ، بارا با احترام زیاد از طرف رابرت ایگر به عضویت هیئت مدیره دیزنی انتخاب شد.

در پایان...

توسعه رهبري يك موضوع مهم در زمينه اقدامات مديريتي است. از تاثیر رهبری در تجارت و کسب موفقیت در شرکتهای بزرگ و کوچک و حتی کسب و کارهای کوچک خانگی نمی توان به سادگی گذشت. بنابراین نیمی از موفقیت در تجارت  شامل ایجاد كیفیتها و نگرشهایی در مدیران است كه به آنها كمك می كند تا به آینده نگریسته و از نظر سبكهای مختلف رهبری، پیشرفتهای لازم را به وجود آورند. 

تاثیر رهبری در تجارت میتواند شرکت آمازون را از گاراژی به غول دنیای مدرن تبدیل کند و این نکته نشان می دهد که اگر در کسب و کاری موفق نیستید باید بر مدیریت و رهبری کسب و کارتان تجدید نظر کنید.

داستان عجیب دو تریدر برتر تاریخ که شما را شوکه میکندبهترین از نظر کاربران
داستان عجیب دو تریدر برتر ...
چرا باید یک عکاس شویمآخرین پست
چرا باید یک عکاس شویم