لگو وب سایت هوشمندان
جستجو

مدیریت ریسک و استراتژی سازمان در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری

مدیریت ریسک و استراتژی سازمان در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری

 

امروزه مبحث سرمایه گذاری، یکی از پرکاربردترین و جذاب ترین مباحث در دنیا است و بسیار مورد توجه افراد قرار دارد و در نتیجه تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری کمک زیادی به سرمایه گذاران خواهد کرد تا در جهت اهداف مالی و سرمایه گذاریشان به موفقیت برسند. حال این سوال پیش می آید که چرا افراد سرمایه گذاری می کنند؟ همان طور که می دانیم سرمایه گذاری یعنی ارزش فعلی پول در یک بازه زمانی که باعث کسب منافعی در آینده است که به سرمایه گذار برای زمان دریافت سود و وجه، نرخ مورد انتظار تورم و عدم اطمینان در پرداخت های آتی پاداش می دهد. شایان ذکر است که سرمایه گذار می تواند یک فرد، دولت، یک صندوق بازنشستگی یا یک شرکت باشد. این تعریف شامل انواع سرمایه گذاری ها از جمله سرمایه گذاری شرکت ها در تجهیزات و دستگاه ها و سرمایه گذاری توسط افراد بر روی سهام، اوراق قرضه، کالاهای با دوام یا زمین و مستغلات است. افراد سرمایه‌گذاری می کنند تا از پس انداز های خود به بازدهی برسند و خواهان نرخ بازدهی هستند که در طول زمان، نرخ مورد انتظار تورم و عدم اطمینان بازده را جبران نماید. 

ممکن است، درآمد جاری با هزینه شما برابر باشد، یا گاهی اوقات بیش از هزینه خود پول دارید و حتی امکان دارد بیش از درآمد خود خرج کنید. این عدم تعادل ممکن است منجر به قرض گرفتن شود و یا باعث پس انداز شما برای آینده شود! هنگامی که درآمد جاری شما از نیازهای مصرفی بیشتر شود، ممکن است به پس انداز فکر کنید. همچنین می توانید با این پس اندازها، کارهای مختلفی انجام دهید. ممکن است آن را در حسابی دیگر گذاشته تا زمانی که نیازهای مصرفی از درآمد جاری بیشتر شد، دغدغه ای نداشته باشید و در آینده از آن استفاده کنید. احتمال دیگر این است  که بخواهید پس انداز خود را بیشتر کنید به بیان دیگر این پس انداز یک راه است برای ایجاد یک درآمد جدید. ممکن است بخواهید در آینده به یک درآمد بهتر برسید تا توانایی تغییر مسکن و یا ماشین خود را داشته باشید و سطح امکانات خود را بالا ببرید که این تمایل باعث می شود شما به پس انداز علاقه مند شوید. بنابراین اقدامی که برای افزایش پس اندازهای خود در طول زمان انجام می دهید سرمایه گذاری نام دارد. حال در این مقاله می خواهیم به بیان مدیریت ریسک و استراتژی سازمان در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری بپردازیم. پس با ما همراه باشید.

ریسک چیست؟

تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری و به دنبال آن مدیریت ریسک می تواند افراد زیادی را به سرمایه گذاری تشویق کند اما اگر این برنامه ریزی و استراتژی سازمانی وجود نداشته باشد، قبل از سرمایه گذاری یک سوال اساسی از ذهن افراد عبور می کند که ممکن است پاسخی برای آن نداشته باشند و آن ها را از سرمایه گذاری منصرف کند. این سوال این است که آیا در سرمایه گذاری، تضمینی در به دست آوردن سود و منفعت در آینده وجود دارد؟

در واقعیت نیز سرمایه گذاران نسبت به کسب منفعت های آینده سرمایه گذاری خود اطمینان کامل ندارند و تنها بر اساس آن چه انتظار دارند و فکر  می کنند که اتفاق خواهد افتاد، اقدام به سرمایه گذاری های متنوع می کنند.  همواره در مباحث مرتبط با سرمایه گذاری و تامین مالی، واژه ریسک به دنبال واژه بازده می آید به طوری که باید این دو کلمه را دو جزء جدایی ناپذیر در مباحث مذکور دانست. با تفاضل بازده مورد انتظار از بازده واقعی، ریسک سرمایه گذاری را محاسبه می کنیم که  این ساده‌ترین تعریف از ریسک است. البته از نظر اکثر سرمایه گذاران، بازده مورد انتظار بیشتر از بازده واقعی می باشد. موضوع دیگری که در مورد ریسک مطرح است، منابع ریسک است که در ادامه به آن اشاره می کنیم.

آشنایی با منابع ریسک 

عواملی که سبب ایجاد ریسک در سرمایه گذاری می شود، منابع ریسک نام دارد که این منابع عبارتند از: 

ریسک تجاری: این ریسک در کسب و کارهای تجاری و صنعتی ایجاد خواهد شد. این ریسک به ماندگاری در فضای رقابتی وابسته است، همچنین به تثبیت نرخ رشد و یا سوددهی در کوتاه مدت و بلندمدت نیز تعبیر می شود. ریسک تجاری در شرکت های مختلف، متفاوت است. اگر شرکت هایی که نرخ رشد بازده آن ها با شیب تندی افزایش می یابد، با ریسک تجاری بیشتری را تجربه می کنند، زیرا این شرکت ها اگر در حفظ رشد بازده خود را در فضای رقابتی ناتوان باشند، با افت قیمت سهام مواجه می شوند. همچنین ریسک تجاری در شرکت هایی که هزینه ثابت عملیاتی و مالی بالایی دارند و حتی در شرکت هایی که از فناوری و تکنولوژی پیشرفته استفاده می کنند نیز بیشتر دیده می شود.

ریسک مالی: این نوع ریسک به دنبال استفاده از بدهی در شرکت ها است، یعنی با افزایش بدهی، ریسک مالی افزایش می یابد. همان طور که می دانیم، منظور از اهرم مالی، نسبت درصد تغییر در سود هر سهم به درصد تغییر در سود قبل از سود تضمین شده و مالیات است. اهرم مالی  می تواند، مشخص کند که در صورت تغییر در سود قبل از بهره و مالیات، سود هر سهم به چه میزان تغییر خواهد کرد. به بیان ساده تر، هرچه تغییر اهرم مالی بیشتر باشد تغییرات سود هر سهم در اثر تغییرات سود قبل از بهره و مالیات، بیشتر خواهد بود.

ریسک بازار: این ریسک در اثر نوسان های کلی بازار به وجود می آید که در تمام اوراق های بهادار نیز وجود دارد. البته ریسک بازار در سهام عادی بیشتر از سایر اوراق بهادار است. موارد زیادی نظیر تغییرات ساختاری در اقتصاد ، رکود و حتی تغییر در سلیقه مشتریان هم ممکن است باعث این ریسک شوند.

ریسک آثار تورم: این ریسک که در مورد تمام اوراق بهادار مطرح است، بیان می کند اگر تورم افزایش یابد، قدرت خرید و نقدینگی سرمایه گذاری شده کاهش می یابد. به عبارت دیگر این ریسک به معنای از دست دادن اصل و سود سرمایه گذاری است که به دلیل افزایش تورم و به دنبال آن کاهش قدرت ایجاد می شود.

ریسک نوسان نرخ سود تضمین شده : این ریسک در مورد اوراق قرضه با سود تضمین شده ثابت، مطرح است. سرمایه گذاری در این اوراق بهادار، سبب پذیرش این ریسک می شود. زیرا در اثر افزایش نرخ سود تضمین شده و به دنبال آن کاهش قیمت اوراق عرضه، دارنده آن هنگام فروش اوراق عرضه ضرر خواهد کرد. هر چند این نوع ریسک در مورد سهام عادی نیز وجود دارد، اما دارندگان و خریداران اوراق قرضه به آن بیشتر توجه می کنند.

ریسک نقدینگی: این نوع ریسک  به اوراق بهاداری ارتباط دارد که به آسانی خرید و فروش نمی شوند. همچنین ریسک سرمایه گذاری در سهامی که در بازار خارج از بورس مبادله می شود، بیشتر است.

ریسک نرخ ارز: امروزه سرمایه گذاری ها در سطح بین المللی در حال افزایش است که در این سرمایه گذاری ها ریسک نرخ ارز، سرمایه گذاران را تهدید می کند، زیرا ممکن است در اثر نوسان نرخ ارز، سرمایه گذار هنگام تبدیل سود و منفعتش به پول رایجی که از آن استفاده می کند دچار زیان شود.

ریسک کشور: این نوع ریسک به ثبات کشور از نظر سیاسی و اقتصادی ارتباط دارد. در کشورهای دارای ثبات سیاسی و اقتصادی در سطح بالا، این نوع ریسک پایین تر است.

ریسک نکول: این ریسک زمانی رخ می دهد که شخص و یا نهادی که وام گرفته است، توان پرداخت آن را در زمان مقرر نداشته باشد و یا تمایلی به پرداخت آن نداشته باشد. ریسک نکول یکی از مهمترین ریسک های نهادهای پولی و مالی است. هنگامی که مشتریان با بحران های مالی مواجه می شوند، احتمال نکول افزایش می یابد بنابراین بانک ها با روش های خاصی که برای تعیین میزان اعتبار مشتریان خود دارند، این ریسک را مدیریت می کنند. به طور مثال در بانک ها بخش های خاص سازمانی با نام واحد اعتبارات به سنجش میزان اعتبار مشتریان می پردازد و بر اساس آن، وام می دهند. قانون حد کفایت سرمایه و عدم پرداخت به سازمان های ورشکسته، ساز و کارهایی برای مدیریت ریسک نکول هستند..

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک، فرایندی است که از طریق آن یک سازمان یا سرمایه گذار با روشی خاص و بهینه در مقابل انواع ریسک ها از خود واکنش نشان می دهد. کلیه سازمان ها اعم از تولیدی و خدماتی با جمع آوری منابع و سرمایه گذاری در پروژه های خاص و با تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری ها در کسب و کار خود به مدیریت ریسک می پردازند. همچنین سازمان های موفق بر شرایط های گوناگونی که اطرافشان را احاطه کرده است تاثیر می گذارند تا این شرایط منجر به شکست آن ها نشود.

بر این اساس در مدیریت ریسک، ابتدا انواع ریسک ها شناسایی می شود و سپس به دنبال روشی برای کنترل آن ها می روند. البته در سرمایه گذاری ها، ریسک های زیادی وجود دارد اما می توان آن ها را کنترل کرد. به طور مثال برای مدیریت ریسک، صاحبان سوپرمارکت ها و یا خانوارها برای مدیریت ریسک ناشی از سرقت و یا آتش سوزی از بیمه استفاده می کنند. بنابراین استفاده از انواع بیمه برای موارد مختلف را می توان یک مدیریت ریسک نامید. همچنین عقد قراردادهای مختلف بین خریداران و فروشندگان نوع دیگری از مدیریت ریسک است که در آن، نوع کالا و یا کیفیت کالای مورد معامله مشخص می شود. 

ابزارها و روش های مدیریت ریسک

برای مدیریت ریسک روش های متعددی وجود دارد. اما بعضی از ریسک ها از جمله ریسک سیاسی و یا ریسک بلاهای طبیعی را نمی توان تحت کنترل قرار داد. ابزارهای مدیریت ریسک بر اساس ابزارها و قرارداد های تعریف شده مالی، مشارکت کنندگان بازارهای مالی را به یکدیگر معرفی می کنند و سپس با روش های استانداردی، ریسک را بین دو گروه توزیع می کنند. شخصی که شرایط ثبات را می پسندد، آن را می خرد و بابت آن هزینه مشخصی می پردازد و در مقابل، کسی که ریسک را خریداری کرده ، شرایط عدم اطمینان را می پذیرد و در مقابل آن بهای ثابتی نیز دریافت می کند. به عبارت دیگر یک طرف در قبال دریافت هزینه ای ثابت، طرف دیگر را در مقابل ریسک های خاصی بیمه می کند. ابزارهای مدیریت ریسک هر یک با شیوه ای خاص فرایند توزیع ریسک را انجام می دهند.

قراردادها و پیمان های آینده شرکت ها را در مقابل ریسک های احتمالی مصون می کند. این گونه قراردادها، نرخ های ثابت و نرخ های شناور در آینده را با یکدیگر مرتبط می سازند و به طرفین قرارداد اجازه می دهند تا این نرخ ها را به یکدیگر تبدیل کنند. به عنوان مثال اگر شرکتی کالایی تولید کند که قیمت آن دارای نوسانات زیادی است، می تواند محصول خود را در بازارهای آتی به قیمت از پیش تعیین شده بفروشد. بر این اساس اگر در آینده قیمت آن کالا کاهش یابد، شرکت محصول خود را با قیمت از پیش تعیین شده به فروش می رساند و ریسک نرخ فروش، آن شرکت را متضرر نخواهد ساخت. البته همزمان، منافع ناشی از افزایش قیمت کالا نیز از آن شرکت سلب می گردد. بنابراین قراردادهای آتی، هرگونه نوسانی را خنثی می کنند.

قرارداد اختیار معامله، این امکان را به شرکت می دهد تا یک طرف ریسک را برای خود برطرف کند. در این حالت اگر قیمت کالا کاهش یافت، قرارداد را اجرا می کند و در صورت افزایش قیمت، قرارداد را اجرا نخواهد کرد و محصول خود را در بازار و به قیمت بیشتر از قیمت قرارداد خواهد فروخت. البته هزینه قرارداد اختیار معامله بیشتر از قرارداد آتی خواهد بود.

ابزار دیگری که در بازارهای مالی وجود دارد، قرارداد تاخت است که بر اساس آن نرخ های شناور برای تحویل های آینده معاوضه می گردند و به این صورت ریسک ناشی از تغییر نرخ قابل کنترل می شود.

سایر ابزارهای مدیریت ریسک نیز با روشی خاص، انتقال ریسک را به عهده دارند. مدیریت اثربخش ریسک نیازمند قیمت گذاری صحیح ابزارهای مورد استفاده می باشد. 

همان طور که می دانیم به مجموعه سهام خریداری شده توسط سرمایه گذار، پرتفو می گویند. یک ابزار دیگر مدیریت ریسک، استراتژی تنوع سازی است. تنوع سازی یعنی سرمایه گذران سهام های متنوعی بخرند.

مدیریت ریسک به عنوان استراتژی سازمان

با توجه به این که هدف سازمان‌ های اقتصادی، به دست آوردن سود زیاد و کنترل ریسک ها و مدیریت آن است، در نتیجه بخش مهمی از استراتژی یک سازمان بر مدیریت ریسک تاکید دارد. بعضی از شرکت ها با بازارهای بین المللی در حال معامله هستند و نرخ ارز نیز در این بازارها شناور است. در نتیجه تغییرات نرخ ارز به راحتی می تواند باعث زیان شود، بنابراین مدیریت ریسک نرخ ارز یک دغدغه مهم برای مدیران شرکت است. 

در شرکت های سهامی عام، که ذینفعان آن شامل گروه های مختلفی از جمله مدیران، کارکنان، سهام داران، مشتریان، تامین کنندگان مواد اولیه و همچنین طلبکاران را تشکیل می دهند، سهام داران بیش از همه در معرض ریسک قرار دارند بنابراین مدیریت ریسک بیشترین سود و منفعت را برای این گروه به همراه دارد. البته حضور این افراد در بازارهای مالی، خود به کاهش ریسک بین مشارکت کنندگان این بازارها کمک می کند. سایر ذینفعان مانند مدیران و کارکنان یک شرکت نیز در معرض ریسک قرار دارند. بنابراین ریسک یک شرکت به راحتی ذینفعان را تحت تاثیر قرار می دهد و به همین علت مدیریت ریسک امری حیاتی برای آن ها است. در سازمان، کلیه برنامه ها به منظور افزایش درآمدها و کاهش هزینه ها و همچنین افزایش احتمال درآمدها و کاهش احتمال هزینه ها است که مدیریت ریسک نیز بخشی از مهم ترین برنامه ریزی جامع استراتژیک یک شرکت قرار می گیرد.

سخن پایانی

مدیرانی که در شرایط به وجود آمده توسط مدیریت ریسک فرایند تصمیم گیری را انجام می دهند در فضایی مطمئن تر تصمیم می گیرند و از آن جایی که تصمیم گیری در شرایطی با اطمینان بیشتر می تواند موثرتر باشد، در نتیجه تصمیم گیری می تواند فرایندی سریع تر و کارا شود. بنابراین نتیجه می گیریم که مدیریت ریسک به دو دلیل بخشی از استراتژی یک سازمان را تشکیل می دهد. دلیل اول اینکه موجب کاهش احتمال زیان ناشی از فعالیت های یک سازمان می شود و دلیل دوم اینکه باعث ایجاد فضایی مطمئن می شود که به مدیران فرصت تصمیم گیری مطلوب تر را می دهد. 

در پایان به شما آموزش تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری را پیشنهاد می کنم.

 

داستان عجیب دو تریدر برتر تاریخ که شما را شوکه میکندبهترین از نظر کاربران
داستان عجیب دو تریدر برتر ...
چرا باید یک عکاس شویمآخرین پست
چرا باید یک عکاس شویم